گزارش برنامه صعود چهار جبهه دماوند
کوهستان در قلب من است از من جدا نیست و من بخشی از وجود خود را از کوهستان میبینم خوشحالترین اوقاتم در کوهستان است.
اطلاعات کلی برنامه
شروع برنامه : ساعت 24، 31 شهریور 1402، گوسفندسرا
پایان برنامه : ساعت 17، 3 مهر 1402، گوسفندسرا
تعداد نفرات تیم: 2 نفر
اسامی اعضای تیم: لیلا خورشیدی (باشگاه کوهنوردی شقایق - کرج) و مهرداد شهلایی (باشگاه کوهنوردی و اسکی دماوند - تهران )
وضعیت آب و هوا: معمولا صبح ها آفتابی تا حدود 11 و باقی روز ابری
کل مسافت پیموده شده: 31 کیلومتر
کل ارتفاع پیموده شده: 5800 متر
درجه سختی برنامه: سنگین
گزارش: لیلا خورشیدی
موقعیت جغرافیایی منطقه:
قله دماوند 5671 متر دراستان مازندران شهرستان آمل بخش لاریجان واقع شده این قله بلند ترین قله ایران و معروف به بام ایران میباشد که در جنوب شرق این قله روستای رینه و در جنوب غربی آن شهر پلور_ در شرق آن روستای گزنک ودر شمال شرق آن روستای ناندل و در غرب آن دریاپچه لار قرار دارد.
منابع آبی:
چشمه آبی در طول مسیر وجود ندارد وفقط در خود پناهگاه سیمرغ در سمت یخچال ( برف آب ) موجود است که باید برای پخت و پز و یا با جوشاندن و اضافه کردن املاح برای آشامیدن استفاده کرد.
رودخانه های اطراف دماوند:
پنج رودخانه در اطراف دماوند جاری است .رودخانه هراز در جنوب شرقی کوه دماوند رودخانه لار ودیو آسیاب در غرب قله پنج آب در شرق کوه و همچنین رودخانه تینه درشمال این کوه سربلند جاری است.
دمای کوه دماوند:
کمینه دمای هوا در ارتفاعات قله دماوند در فصول سرد همچون فصل زمستان تا 60 درجه زیر صفر می رسد و در دیگر فصول سال دمای ارتفاعات این کوه تا یکی دو درجه می آید.
سرعت باد در قله دماوند:
سرعت باد و طو فان در کوه دماوند معمولا به بیش از 150 کیلومتر در ساعت است که این سرعت در کوهپایه دماوند با 70 کیلومتر در ساعت کاهش میابد و مسیر وزش این بادها معمولا از سمت غرب و شمال غربی میباشد.
آب و هوای کوه دماوند:
در فصل بهار از فروردین تا اواخر اردیبهشت قله دماوند دارای هوای بسیار طوفانی با بارش برف با تناوب میباشد و برای صعود خطرناک است. بهترین زمان برای صعود به قله از اواسط خرداد تا اواخر تیر ماه میباشد. از اوایل مهر ماه تا پایان اسفند کوه دماوند دارای هوای ناپایدار و طوفانی است و حجم سنگین برف در دامنه ها به چشم می خورد در این ماه ها آب جاری در دماوند یافت نمی شود.
پوشش گیاهی:
در ارتفاعات مختلف کوه دماوند گیاهان گوناگون رشد می کنند که بعضی از این گیاهان را فقط در یک ارتفاع خاص میتوان دید. در دامنه کوه کاملا پوشیده از شقایق است و فقط تا ارتفاع 2000 تا 3500 رشد میکند.
گونههای جانوری:
زیستگاه جانورانی همچون روباه، شغال، میش، بز، سگ، گرگ، قوچ، گراز و خرگوش است. عمده حیاط جانوری دماوند پرندگانی همچون عقاب طلایی، کبک، بلدر چین و خفاش است دیگر جانوران نیز تقریبا 5 نوع مار انواع عقرب، بزمجه، انواع موشها و گورکن میباشد.
کوهنوردی: اروپاییان اولین افرادی بودند که صعود موفقیت آمیزی به قله دماوند داشتند این گروه در سال 1837 میلادی توسط تیلر تامسون تشکیل شد. و همچنین نخستین صعود کوهنوردان ایران به سال 1857 میلادی باز میگردد این گروه که لیدر آن سرهنگ محمد صادق خان قاجار بود توانستند به قله دماوند صعود کنند.
یخچالهای طبیعی کوه دماوند:
یخچال سیوله در جبهه شمالی، یخچال دوبی سل در جبهه شمالی، یخچال دره یخار جبهه شمال شرقی، یخچال عروسکها جبهه شمالی، یخچال شمال غربی و غربی.
مسیرهای صعود به قله دماوند :
برای صعود 16 مسیر وجود دارد که 4 جبهه اصلی هدف برنامه بود :
• مسیر جنوبی از روستای رینه و پرترددترین مسیر
• مسیر شمالی از روستای ناندلکه سخت ترین مسیر شناخته می شود
• مسیر شمال شرقی از روستای ناندل که زیباترین مسیر شناخته می شود
• مسیر غربی از پارکینگ غربی شروع می شود و فنی ترین مسیر معروف است به دلیل ریزشی بودن و دست به سنگ شدن در حین صعود در ارتفاع 5100
توضیحات :
برای انجام این صعود تمرینات هوازی شامل دویدن روزانه و کوهنوردی در ارتفاعات بالای 4000 متر وهمچنین چندین صعود به قله دماوند طی چند ماه اخیر داشتیم.
در تاریخ 1402/6/14 طی یک برنامه ریزی به همراه کمک اعضا باشگاه دماوند جهت پشتیبانی اقدام به صعود چهار جبهه دماوند کردیم که بعد از صعود دو جبهه غربی و شمال شرقی از جنوب فرود آمده برنامه تمام گردید .
نکته : این برنامه یک صعود سرعتی نبوده با توجه به نداشتن بارگزاری و داشتن کوله های سنگین شامل آب غذا و پوشاک پاییزی، کاملا استقامتی بوده است .
شرح برنامه:
روز شمار برنامه
1402/6/30 ساعت 12 شب از گوسفند سرا شروع کردیم با کوله هایی که شامل غذا برای سه روز و آب به اندازه دو جبهه بود.
برای ذخیره انرژی به آرامی پیش رفتیم آقای شهلایی طبق معمول پادکست شکلتون را از گوشی پخش میکرد. (ایشان معتقد هستن این پادکست انگیرشی و بهشون انرژی میده و اغلب تو صعود دماوند گوش میکنند شاید خود من که گهگاهی با ایشون همراه هستم تا حالا ده بار این پادکست را گوش کردم و البته برام لذت بخش است. )
ساعت 5 صبح به بارگاه سوم رسیدیم وحدود 3 ساعت استراحت در بارگاه داشتیم ، من موقع خواب هدلامپ رو از پیشانی جدا کردم و وقتی بیدار شدم فراموش کردم برش دارم و موقع صبحانه متوجه نبودنش شدم وقتی برگشتم دیدم نیست و این چالش بزرگی میتونست باشه که همونجا یک کوهنورد که متوجه برنامه ما شده بود و صمیمانه هدلامپش رو به من قرض داد با وجود اینکه خودش هنوز صعود نکرده بود و بهش احتیاج داشت که البته هدلامپ پیدا شده و یکی از بچه های تبریز از روی تخت برش داشته بود و برام آوردش و تو بارگاه.
یکی از دوستان با معرفت آقای شهلایی داوطلب شد تا دوتا بطری یک لیتری آب رو برامون تا قله برامون بیاورد. (روی قله متوجه شدیم یکی از بطری ها روبرداشتن ) .
ساعت 8 صبح حرکت به سمت قله را شروع کردیم .
(برای من شخصا پیمایش این مسیر سنگین و سخت بود. به دلیل اینکه شام فلافل خورده بودم و نفع شدیدی داشتم.)
ساعت 15 به قله رسیدیم. در یک هوای خوب بعد از کمی مکث و گرفتن عکس و فیلم. ساعت 16 به سمت جبهه شمال حرکت کردیم البته تصمیم اولیه فرود از شمال شرقی بود ولی بعد از کمی فرود وقتی ترک رو چک کردیم متوجه شدیم به سمت شمالی منحرف شده ایم و تصمیم گرفتیم به همون سمت برویم یکی دو ساعت اول که هوا روشن بود خوب بود ولی بعد از تاریک شدن هوا با وجود داشتن ترک در حین فرود از دست به سنگ ها چالش داشتیم پناهگاه شمالی یه به عبارتی 5000 چراغی ندارد و تا لحظه رسیدن پناهگاه دیده نمیشود. در تاریکی شب درست حدود چند متر مانده به پناهگاه دیده میشود. البته با داشتن ترک حدودا میشود فهمید کجا هستیم.
حدود ساعت 20 به پناهگاه شمالی رسیدیم. سه کوهنورد دیگر در پناهگاه بودند .
خیلی خسته بودیم تصمیم گرفتیم استراحت خوبی داشته باشیم.
توضیح :
ما قرارداشتیم برنامه رو سه روزه تمام کنیم ولی آن شب تصمیممان را عوض کردیم با توجه به اینکه بارگذاری و همنورد کمکی نداشتیم ودر آن فصل هوا در شب خیلی سرد میشد بنا بر این شد زمان استراحت را بیشتر کرده و هر روز فقط یک جبهه را صعود کنیم ولی ایمن تر حتی اگر طولانیتر بشود.
روز دوم 1402/7/1
ساعت 6:30 صبح شروع کردیم، توی مسیر صدایی شنیدیم که متوجه شدیم دو نفر از کوهنوردان که مسیر را اشتباه رفته بودند و توی یخچال گیر افتاده بودن و بعد از کمک به آنها و عبور از چند مسیر سنگی پیمایش را ادامه دادیم. مسیر نسبتا کوتاه بود به جز قسمت دست به سنگ چالش خاصی نداشتیم. با یک ریتم ثابت ادامه داده و ساعت 14 به قله رسیدیم.
هوای قله ابری و سرد بود و از مسیر غربی تصمیم به فرود داشتیم و در مسیر فرود چند نفر از دوستان باشگاه دماوند با ما همراه شدند (به سرپرستی شایان پوستی) حضورشان کمک خوبی بود.
از طریق آنها خبردار شدیم که در پناهگاه سیمرغ آب موجود نیست و این در برنامه ما نبود در حالی که دو هفته قبل که آنجا بودیم آب داشت ولی در این تاریخ به دلیل سردی هوا یخچال خشک شده بود که این ادامه کار را برای ما با چالش جدی روبرو میکرد.
در مسیر یک بطری یخ زده پیدا کردیم که معلوم نبود مربوط به چه زمانی و چه کسی بود، برداشتیم.
ساعت 19 به پناهگاه سیمرغ با ارتفاع 4150 رسیدیم، بچه ها ته بطری آب خود رو برای ما گذاشتن و رفتند.
در پناهگاه سیمرغ مقدار زیادی غذای کنسروی و دست نخورده از کوهنوردان قبلی مانده بود کمی از آنها را برداشتیم به همراه غذای خودمان شام خوبی خوردیم، استراحت خوبی هم داشتیم. آب هم تقریبا فراهم بود و اون بطری یخ رو آب کردیم و استفاده کردیم که خیلی بد مزه بود. کمی هم برای فردا نگه داشتیم .
چالش بعدی ما این بود که پناهگاه آنتن موبایل نداشت و نمیتوانستیم دوستان رو که پیگیر برنامه ما بودن از تغییر برنامه آگاه کنیم که بعدا متوجه شدیم همین عدم ازاطلاع دادن باعت نگرانی شده بود.
روز سوم 1402/7/2
ساعت 5:45 شروع کردیم به حرکت به سمت قله تا ارتفاع 5100 به راحتی با ریتم خودمان از پاکوب پیش رفتیم بعد ازآن یک مقدار دست به سنگ داشتیم. این مسیر خیلی طولانی بود انگار تمام نمیشد. ولی تنها نگرانی ما نداشتن آب بود که در مسیر هر چی بطری آب یخ زده میدیدیم برمیداشتیم و داخل کوله مینداختیم. نهایتا ساعت 14:45 بعد از 8 ساعت به قله رسیدیم.
هوا ابری و سرد بود بعد از 15 دقیقه بارش برف داشتیم.
به سمت شمال شرقی به راه افتادیم و حدود ساعت 16 مه شدید شد و نمیتوانستیم پناهگاه تخت فریدون رو ببینیم و از روی پاکوب و ترک ادامه میدادیم یخچال یخار سمت راست ما بود . توی این مه خیلی دیده نمی شد .
حدود ساعت 16 مه کمتر شده و پناهگاه دیده شد و ما موفق شدیم زیبایی مسیر شمال شرقی رو ببینیم .حدود ساعت 18 به پناهگاه تخت فریدون رسیدیم و آنتن موبایل داشتیم وشارژ هم بود.
سوپرایز شدیم وقتی دیدیم 4 بطری آب پلمپ شذه در پناهگاه هست .واقعا دم کوهنوردها گرم.
چالشی که داشتیم این بود که سرشعله اجاق گاز خراب شده بود و این خیلی سخت بود که بعد از یک روز سخت نشودغذای گرم و چای خورد و تو اون سرمافقط چای گرم کمکمون میکرد ولی واشر سرشعله شل شده بود و عمل نمیکرد. آقای شهلایی از کیسه فریزر به عنوان نوار تفلون استفاده کرد و اجاق رو راه انداخت و این عالی بود . آن شب 4ساعت خوابیدیم .
روز چهارم 1402/7/3
ساعت 2 صبح شرع کردیم . از طریق تماس با دوستان مطلع بودیم که ساعت 11 هوا خراب میشود. کفش آقای شهلایی پاره شده بود که با بند کفش موقتا بستند و ادامه دادیم.
هوا خیلی سرد بود و شاید به منفی ده درجه می رسید.
اول مسیر بعد از یک ساعت شدت باد خیلی زیاد شد و احساس میکردیم بالای 50 تا باشد تا جایی که یک لحظه تصمیم به برگشت گرفتیم در پناه یک سنگ کمی منتظر ماندیم تا باد کمی آرام بشود و البته خیلی هم نمیشد نشست چون سرما و بی تحرکی باعت سرد شدن دست و پاها میشد و شخصا آنقدر احساس سرما میکردم که دندانهام بهم میخورد .
خوشبختانه بعد از مدتی باد کمی آرام گرفت و ما هم ادامه دادیم و سپیده که زد هوا بهتر شده و دیدن طلوع خورشید تو این مسیر واقعا جذاب و زیبا بود و اینکه یخچال زیبای یخار رو میدیدیم و تابش نور خورشید صحنه خیلی زیبایی داشت و پناهگاه که ازش دور میشدیم، این مسیر برایمان جذاب ترین قسمت مسیر بود.
ساعت 9:45 به قله رسیدیم و به سمت بارگاه سوم به راه افتادیم و ساعت 13:30 بارگاه سوم بودیم.
به این ترتیب پروژه بعد از حدود سه روز و نیم به اتمام رسید، ساعت 14:30 به سمت گوسفندسرا به راه افتادیم و 17 گوسفند سرا بودیم و تمام.
در ارتباط با تغذیه طی این برنامه :
بیشتر تنقلات کم حجم پر انرژی مثل آجیل، شکلات، پرتئین بار و ساقه طلایی داشتیم. شام اول فلافل، دوم نودل، سوم کنسرو مرغ و چهارم نودل داشتیم. تو هر جبهه هر نفر حداقل 2 لیتر آب مصرف کردیم.