گزارش برنامه صعود قله الوند
تاریخ اجرا : پنجشنبه و جمعه 1403/4/1 نوع برنامه : کوهنوردی
مدت اجرا : یک و نیم روز ارتفاع مبدا : 2260 متر
زمان تقریبی صعود تا پناهگاه: 1:15 ساعت ارتفاع پناهگاه : 2700 متر
زمان تقریبی صعود تا قله: 3 ساعت ارتفاع قله : 3340 متر
تعداد افراد شرکت کننده : 8 نفر سرپرست و نویسنده گزارش : حمید فضلی نژاد
مشخصات و موقعیت قله الوند:
کوهستان الوند با عرصهای به وسعت ۱۳۷۵ کیلومتر مربع و طول تقریبی 30 کیلومتر کوهستان منفردی از شاخههای خاوری مرکزی و جزء پیشکوههای داخلی زاگرس است که از دید زمینشناسی بر اثر نفوذ تودههای آذرین بوجود آمده است. الوند مانند نعل اسبی است؛ که از جنوب شرقی تا جنوب غربی استان همدان را در بر گرفته است.
سرشناسترین چکادها ، از شمال غربی به جنوب شرقی عبارتاند از: قله آلماقلاغ ۲۹۹۷ متر، قله کرکس ۲۹۵۹ متر، قله قزلارسلان ۳۲۵۰ متر، قله دائمبرف ۳۴۵۱ متر، قله کلاغلان ۳۴۸۰ متر، قله الوند ۳۵۸۰ متر، قله تاریکدره ۳۴۱۳ متر، قله کمرلرزان ۳۳۳۸ متر، چهارقله (۳۱۸۴، ۳۱۷۲، ۳۱۶۶و ۳۱۷۰ متر)، قله یخچال۳۵۸۰ متر، قُللِ اَردَکمَردَک ۳۴۸۵و۳۴۹۰متر، قله یخچال شرقی ۳۵۸۶، قله شاهنشین۳۴۵۰متر، قله سرخ کوه (سرخ بلاغ) ۳۴۰۱ متر و قله کلاهقاضی ۳۵۰۰ متر.
منبع: https://fa.wikipedia.org
دامنه های شمالی الوند به سمت همدان و سمت جنوب کوه آن رو به تویسرکان است. گویند نام قبلی این کوه اروند است که نام شخصی مشهور بوده که در دامنه آن دفن شده است. وجود کتیبه های دوره هخامنشی در دامنه آن نشان از دیرینگی الوند دارد. با صخره هایی به شکل کله شیر که از دور دستها پیداست، دشتکهای سبز و چشمه سار فراوان الوند جذابیت بالایی برای کوهنوردان دارد. قله کلاغ لان یا کلاغ لانه نیز با فاصله نه چندان زیادی از الوند و با چند متر ارتفاع کمتر برای کوهنوردانی که خواهان دست و پنجه زدن با سنگ و صخره اند در ادامه مسیر الوند قرار دارد.
مختصات قله الوند: 34.763989, 48.401290
مسیرهای صعود:
مسیر صعود اصلی این قله در دامنه شمالی از شهر همدان، منطقه عباس آباد، پارک گنجنامه، دشت میشان و تخت نادر است. از تخت نادر میتوان از دو راه خود را به این قله شیرنشان رسانید، یکی سوار شدن به پاکوبی که از سمت چپ و جنوب شرقی چشمه حوض نبی در ابتدای تخت نادر به سمت صخره های الوند می رود و دیگری گذر از میان دشت تخت نادر و رسیدن به گردنه دوزخ در انتهای دشت و سپس در دوراهی گردنه گردش به جنوب غربی و پی گرفتن پاکوبی به سمت صخره های سمت چپ که شما را به شمال الوند می رساند. از هر دو این مسیرها گزارش برنامه فراوان است. از صعود از سایر جهات الوند از جمله از سمت سرکان در دامنه جنوبی گزارشی مشاهده نشد اما با مشاهده نقشه یالی از روستای وفرجین و امامزاده کوه به گردنه دوزخ می رسد که از آنجا هم میتوان به الوند دست یافت. نامی هم از تاریک دره برای صعود الوند آورده شده است.
امکانات
پارک ملی گنجنامه دارای امکانات کامل مانند نگهبانی،هتل و پارکینگ دایمی است. تله کابین از پارکینگ تا دشت میشان در تمام فصول در حرکت است. در دشت میشان دو پناهگاه وجود دارد که توضیحات در شرح گزارش آورده می شود. آنتن دهی تلفن همراه در طول مسیر بجز در قسمتهای میانی تخت نادر و پشت صخره های قله الوند وجود دارد. پایگاه امداد و نجات کوهستان نیز در نزدیکی پناهگاه قرار دارد. تا رسیدن به گردنه دوزخ چندین چشمه آب در مسیر هست.
در میانه مسیر قله الوند به کلاغ لان نیز یک جانپناه کوچک وجود دارد.
مسافت و زمانهای برنامه:
مبدا - مقصد مدت زمان(ساعت) مسافت(کیلومتر) ارتفاع مقصد(متر)
پارک چمران کرج - پارکینگ گنجنامه همدان 5:30(با صرف ناهار) 325 2254
گنجنامه همدان - پناهگاه اول میشان 1:15 3.2 2680
پناهگاه اول میشان - دشت تخت نادر 0:50 1.2 3000
دشت تخت نادر - قله الوند 2:10 2.5 3340
• ثبت شده با ساعت گارمین Instinct
شرکت کنندگان :
مریم رضایی، زهرا عیوض خانی، مریم گرجانی، مشیر هاشمی، غلامرضا بازو، علی بیک زاده، روانبخش موسوی، حمید فضلی نژاد
شرح برنامه:
این بار هم به دیار معشوق شتافتیم، هر چه دور تر عزیز تر! تا همدان که راهی نیست، برای دیدار زیبا رویی چون الوند.
نخست برنامه تابستان باشگاه مزین شد به نام الوند همدان. برنامه را یک و نیم روزه طرح کردیم برای صعود با فراغ بال، حرکت ظهر پنج شنبه 1403.3.31 ساعت 12 از کنار پارک چمران کرج. عدد شرکت کنندگان 8 بود و بهترین انتخاب در این بازار سرکش کرایه خودرو باز هم خودروی شخصی. آقای هاشمی باز هم یار شد و با خودروی خودم ساعت 12:30 پا بر پدال شدیم. مسیر جاده ساوه همدان انتخاب عاقلانه تری از نظر اعلی حضرت گوگل بود، سرراست تر اما چه گرم و خشک و بی آب و علف. خیلی نیستند مجتمع های بین راهی و بدنبال سایه ای مستمندپسند برای صرف ناهار در یکساعت و اندی مانده به همدان فقط مجتمع فدک بود که چند آلاچیق داشت. ساعت 15:30 توقفی نمودیم و در آن هوای گرم لقمه هایمان را به ضرب نوشابه فروبردیم. به همدان که نزدیک می شوی شهری میبینی لم داده در حصار سبزینگی کوهستان، اگر حدسم درست باشد کله شیر الوند هم حتی از نزدیکی شهر پیداست و سلامت می کند. بی جهت نیست که آن همه کوهنورد دارد، من هم بودم بجای روانه شدن به صحرای غرب و شرق سر به کوه جنوب می گذاشتم. از میان خیابانهای پهن و سامان یافته دیار هگمتان راه گنجنامه را یافتن چندان سخت نبود و ساعت 5.5 به ورودی پارک باصفای گنجنامه رسیدیم. به ورودی پارکینگ اعلام کردیم برای کوهنوردی آمده ایم تا کارت جداگانه ای تقدیم مان کردند که احتمالا هزینه اش کمتر بود. به پارکینگ بالا سمت چپ در انتهای خیابان سربالایی رفتیم و پای ورودی کتیبه که ابتدای پاکوب کوهنوردی است توقف کردیم. تله کابین هم در پارکینگ اول بود که دو نفرمان با مقداری وسایل بقیه رهسپار شدند تا جایی را که دو روز پیش در خوابگاه پناهگاه رزرو کرده بودیم نگه دارند. روز سه شنبه تلفنی به آقای شیرخانی مسئول پناهگاه حضورمان را اعلام کرده بودیم و با توجه به توضیحات ایشان از حمل بار چادر و کیسه خواب منصرف شدیم. ساعت 18:20 ابتدای پاکوب بودیم که از زیر تابلویی مشخص در کنار پارکینگ بالا می گذرد.
سه راه برای رسیدن به پناهگاه هست، مسیر جاده میدان میشان که باید برای عبور با خودرو از آن مجوز داشت اما پیاده قابل تردد است و از قبل از پارکینگ آغاز می شود، طولانی ترین است و کم شیب ترین. مسیر پاکوب نرمال که کمر یال سمت راست پارکینگ را بالا می رود و به چشمه میشان و سپس به یال مشرف به پناهگاه میرود، شیب و زمانش متوسط است. مسیر آبشار از کنار دره کیوارستان می گذرد، مستقیم پای سبزیهای زیر پناهگاه در پاکوب می رود و بعد تمام می شود و رهایتان می کند تا بزنید به دل شیب و مردانه هر طور که صلاح می دانید پرشیب ترین اما سریعترین مسیر دسترسی به پناهگاه را خودتان پیدا کنید! نمیدانم چه شد که یکباره در دمادم غروب خودمان را در حال لیز خوردن روی شیب علفی 50 درجه دیدیم با اینکه روی ترک مسیر دانلود شده بودیم. مشکلی نبود چون پناهگاه از همان پایین در دیدرس بود ولی در صورتیکه کوله سنگین بهراه داشته باشید توصیه نمی گردد. در عوض پس از یکساعت و ربع در گرگ و میش غروب رسیدیم به پناهگاه.
چه هوای خوب و چه ماه زیبایی. قصه مفصل پناهگاه بماند در آخر. 6 نفر از تیم صبح جمعه ساعت 5 یادگاری از طلوع دلربای الوند گرفتیم و به سرقدمی نازنین آقای مشیر هاشمی از پناهگاه خارج شدیم و به پاکوب مشخص بالا پناه بردیم. مسیر چندان شلوغ نبود. پناهگاه دوم به فاصله 500 متر بالاتر قرار داشت و چندین چادر در کنارش، عده ای عشایر هم کمی بالاتر. نهری از گردنه بالا خروشان بود و اطرافش زندگی و سرسبزی موج میزد. یکساعت بعد به دشتک سرسبز و پرآوازه تخت نادر رسدیم که از امن و آرامشش هر چه بگویم کم است. چشمه ای در ابتدای دشت سمت چپ پاکوب قرار داشت که طبق گزارشها چشمه حوض نبی است. چندتایی چادر در اطراف چشمه برپاست. مسیر یال جنوب شرقی الوند از همینجا جدا میشود و از سمت چپ چشمه پاکوبش اوج میگیرد. از اینجا الوند سربلند منتظر ماست. ما مسیر گردنه دوزخ را پیش میگیریم و از کل دشت لذت میبریم حدود نیم ساعتی راه است. نرسیده به گردنه چشمه ای دیگر با یا میله و تابلو در راه است. به گردنه که میرسیم و یک دو راهی. پاکوب سمت راست کمر الوند را دور میزند و به گردنه بین الوند و کلاغ لان میرود. فعلا هدف ما نیست پس سمت چپ را پیش میگیریم و به دل الوند میزنیم. کمی بعد ساعت 7.30 در زیر صخره های قله هستیم، باید از سمت راست دورش بزنیم. تا اینجا مسیرمان خلوت و بکر است اما ملحق میشویم به صف راهیان یال دیگر و حالا در صف صعود به خود صخره ها هستیم. ساعت 7.55 است ویک فرود و صعود 4 متری آخر را که طناب پوسیده ای برای حمایت دارد بیخیال می شویم. عکس یادگاری و فرود برای حضور نفرات تیمهای بعدی.
دو نفر باقیمانده ازتیم ما اکنون در تخت نادر اند. با توجه به خوبی هوا و زمان من به سمت آنها برمیگردم و 5 نفر دیگر را مجالی میدهیم تا مسیر کلاغ لان را بدون ریسک و اتلاف وقت امتحانی بکنند. حیف است تا اینجا آمده ایم. دوستان رفتند و صبحانه ای در جانپناه کلاغ لان نوش جان کردند و بعد از کمی درگیری با تیغه های کلاغ لان به سمت ما برگشتند. همدیگر را در محل قرار چشمه حوض نبی یافتیم و به سمت پناهگاه سرازیر شدیم. وسایلمان را از انبار تحویل گرفتیم و 6 نفر با تله کابین و 2 نفر پیاده از مسیر نرمال ساعت 12.50 به پارکینگ رسیدیم.
زمان بسیار خوب بود و حیف بود دستپخت خوب همدانیها را نچشیم، اشکم ها را به ضیافتی گران قیمت و دانگی در رستوران زیبای عمارت دیبا میهمان کردیم و رو به کرج نهادیم. ساعت حدود 7 برنامه در مبدا پایان یافت. سپاسگزارم از همراهی عالی و یاری دوستان.
و اما پناهگاه پرآوازه دشت میشان و چند توصیه...
نخست اینکه دم همدانیهای عزیز گرم بخاطر اهمیتی که برای کوهنوردی قائلند و در بیشتر مسیرها پناهگاه و جانپناه بنا کرده اند. مسیری که ما رفتیم در عین پرتردد ترین بودن پاک از زباله و چشمه ها عاری از فضولات حیوان بود و گله ای با سگهایش مزاحم کوهنوردان نبود.
با تاریکی هوا ساعت 19:30 به پناهگاه اول که پناهگاه اصلی است رسیدیم. انتظار داشتیم ما که از دو روز قبل رزرو جا داشتیم خوابگاه تخت خواب دار تحویلمان شود. متاسفانه برخورد مسئول پناهگاه از ابتدا دوستانه به نظر نمی رسید و چندان حوصله ای برای شنیدن سوال نداشتند، علتش را حرف گوش نکن بودن کوهنوردان فرمودند. گفتیم از مشغله زیاد است و تحمل کردیم، درخواست کردیم جای خواب تحویلمان شود و اینکه طبق برنامه مان صبح ساعت 4 برای خروج هماهنگ شویم. فرمودند محل خواب ساعت 10 شب تحویل می شود و صبح زودتر از 5.30 درب پناهگاه باز نخواهد شد، چانه زنی ما و بقیه گروهها فقط صدای مدیر عزیز را بالاتر می برد. فقط ساعت 10 شب گفتند میتوانید پناهگاه بالا بروید و از پتوهای آنجا در فضای باز استفاده کنید. ناچار ماندن در آنجا را پذیرفتیم چون بیشترمان نه چادری همراه داشتیم و نه کیسه خواب و فقط ملحفه برای استفاده از پتوهای پناهگاه. مدیریت خوابگاه بدین صورت بود که مدیر پناهگاه تا ساعت 10.30 شب برای شمارش تعداد متقاضیان صبر نمود و بعد خوابگاه تخت خواب دار را به بانوان و سالن عمومی با یک موکت سینه سوخته به آقایان سپرد. تا این ساعت ما همه کوله به دست بیرون منتظر باز شدن درب بودیم. خاموشی ساعت 11 شب انجام شد و بالاخره جناب مدیر راضی شدند ساعت 4.5 صبح یکبار درب را باز کنند و آبجوشی مهیا کنند. هوای هر دو سالن بویژه خوابگاه تخت خواب دار بسیار خفه بود و بدون تهویه. خوابگاه به شدت بوی نای پتوهای انبار شده میداد و هیچ پنجره ای باز نمیشد. سالن عمومی نیز آکنده از بوی آشپزی عزیزان دیگر که فضای باز بیرون را به قصد آشپزی در سالن رها کرده بودند. هوای خوابگاه بانوان طوری خفه بود که یکی از همراهان ما که مشکل قبلی ریه داشت با حال بسیار بدی فقط شب تا صبح برای تنفس تقلا کردند و برنامه صعودشان لغو شد. اصرار ما برای دریافت پتو و خوابیدن در حیاط هم با جواب خطر رتیل مردود شد و درب خوابگاه هم ساعت 11 شب قفل شد.
با اینکه خوابگاههای برادران و خواهران جدا بود دو عدد سرویس بهداشتی مورد استفاده 60 نفر خانم و آقا مشترک بود! بهر حال اینم از عمر شبی بود و گذشت. صبح از بیخوابی بیدار شدیم و تقریبا از آن وضعیت فرار کردیم. برای دو نفر از تیم که قصد صعود قله نداشتند هم اجازه ماندن در خوابگاه داده نشد و دربها قفل شد لابد تا ساعت 10 شب بعد. در ادامه خدمات ساعت 5.5 هم بلندگوهای پناهگاه به پخش رادیو پرداخت تا الباقی خواب عزیزانی که اطراف خواب بودند هم لگدمال شود.
در ضمن شام و صبحانه آش و عدسی و حلیم در این پناهگاه سرو می شود، البته کیفیت سرویس دهی را چندان بحساب نیاورید.
این سخن آخر نه نکوهشی بود و نه از باب انتقاد، احساس وظیفه گزارش نویسی بود، آنچه بود که اگر ما می دانستیم شاید برنامه را طوری دیگر می بستیم. این چند توصیه را بر این اساس از ما بپذیرید:
- بدلیل فاصله از پایتخت و امکانات موجود مانند تله کابین و پناهگاهها برنامه 1.5 روزه برای صعود تیمی الوند بسیار مناسب است و از خستگی راه که لذت صعود را از شما بگیرد جلوگیری می کند.
- وضعیت پناهگاه اول را مبسوط گفتیم، انتخاب با شماست. کیفیت خدمات و ساعت خواب و خروج از پناهگاه اول در عهده شما نیست، از پیش بپرسید.
- در پناهگاه دوم خوابگاه وجود ندارد، اما بوفه و شام و سرویس و انبار دریافت وسایل و پتو اجاره ای و البته رفتار متعادل با کوهنوردان هست. ایوان پشت پناهگاه محل مناسبی برای چادر زدن است.
- با توجه به وجود تله کابین وسیله های خواب را میتوان بدون کوله کشی به بالا منتقل کرد.
- پاکوب آبشار در عین سریعتر بودن واضح نیست و پرشیب است. و البته حیف از آن گیاهان دوست داشتنی که لگدمال کنیم. اگر در ابتدای مسیر بین شما و مجتمع اردویی کیوارستان در سمت چپتان پاکوب دیگری ندیدید بدانید که در مسیر ابشار هستید و پاکوب نرمال سمت راست و بالاتر از شماست.
آرزو صعودی خوش وایمن برای تمامی کوهنوردان.